Saturday, January 1, 2011

Sahand Aghaei

_______________


سهند آقایی

__________________

کربلای هفت و آسمان



به لابه‌لای ساق و دامنت که دسته‌دسته گل بلند می‌شود به کربلاش
به هفت و آسمانِ دامن‌ات که دست می‌برد به دسته‌دسته
ه ه لابه‌لاش
گاهی
دلم چنان برای جنگ تنگ می‌شود
که مردِ پانسمان شده
ه ه توی عکس
بی‌وزن
بی‌قافیه
برعکس
شلوارم را خشک می‌کند توی خواب
خیس می‌کند روی بند
و من
بازهم
هیچگاه
به قافیه‌ها فکر نکرده‌ام

بمب‌ها به موشک‌ها باز‌می‌گردند

و خبرنگارِ خانگی
پاها و چشم‌هاش را یکی‌یکی
برده روی مین که لااحب‌الآفلین
و من
بی‌اختیار
همیشه
به یادِ پاها و چشم‌های تو افتاده‌ام
کشیده و بی‌وزن

سید گفت: بچه‌ها!
ه
مردِ پانسمان شده
ه ه حلقه کرده توی خاکِ ما
ما
باید از کنارِ محو و ناحیه
به رحلِ آیه‌های صوت و خطِ کوفی و نرینگی
از پاهای آسمان برویم بالا
آنوقت
از کنارِ فوّاره لنگر بکاریم به آب و برویم دریا
ما
باید فرشته‌بازی و حرام و پاره‌پارگی کنیم
باید برویم بالا
باید برویم بالا



__________


Ludovico Einaudi - Due Tramonti (Two Sunsets)

Eden Roc, 1999


________________________

No comments: