Ezra Pound
_________________
Richard Avedon: Ezra Pound
______________
اِزرا پاوند
کوه هایِ آبیِ شمالِ باروها
دُور آنها رودِ سفید
ما باید اینجا جدا شویم روی این زمین هرز هزاران فرسخ راه برویم
فکر عین ابرِ شناور
غروب شبیه ترکِ خویش و آشنا
انگار که از دور با دستان به هم چسبیده اش تعظیم می کند
و ما که از همدیگر جدا می شویم شیهه ی اسب هایمان .
فارسی :
یاشار احدصارمی
روزِ
وداعِ دوست
کوه هایِ آبیِ شمالِ باروها
دُور آنها رودِ سفید
ما باید اینجا جدا شویم روی این زمین هرز هزاران فرسخ راه برویم
فکر عین ابرِ شناور
غروب شبیه ترکِ خویش و آشنا
انگار که از دور با دستان به هم چسبیده اش تعظیم می کند
و ما که از همدیگر جدا می شویم شیهه ی اسب هایمان .
Taking Leave of a Friend
by Ezra Pound
Blue mountains to the north of the walls,
White river winding about them;
Here we must make separation
And go out through a thousand miles of dead grass.
Mind like a floating wide cloud.
Sunset like the parting of old acquaintances
Who bow over their clasped hands at a distance.
Our horses neigh to each other as we are departing.
_______________
No comments:
Post a Comment