Mehri Jafari
____________
مهری جعفری
_____________
جایی میان رنگ ها
تقدیم به ندا و ...ه
جایی میان رنگ ها
و شکافته می شوی از گلو
جایی میان سرخ و سبز
جایی میان ترس و حرف
کسی از زمان های دور فریاد می زند
از جایی میان شعر و خواب
دست هایم را بالا می گیرم
سرخ می شوم
انگشت هایت را بالاتر
سبز می شوم
و در زمینی که همه رنگ ها را دوست دارد
می خوابم
در کنار تو هستم.ه
و شکافته می شوی از گلو
جایی میان سرخ و سبز
جایی میان ترس و حرف
کسی از زمان های دور فریاد می زند
از جایی میان شعر و خواب
دست هایم را بالا می گیرم
سرخ می شوم
انگشت هایت را بالاتر
سبز می شوم
و در زمینی که همه رنگ ها را دوست دارد
می خوابم
در کنار تو هستم.ه
________
2 comments:
چیزی نمانده به صبح. ندای عزیز!..
ممنون مهری جان. تاثیرگذار بود. من پایان بندی اش را که در مورد زمین بود دوست داشتم
Post a Comment